دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۳
سیر نمیشوم ز تو نیست جز این گناه من سیر مشو ز رحمتم ای دو جهان پناه من فکر کنم بحث وحدت هست که مولانا هم از زبان خود صحبت می کند،هم از زبان معشوق خود،زیرا …
غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۴
سیر نمیشوم ز تو ای مه جان فزای من. جور مکن جفا مکن نیست جفا سزای من. با ستم و جفا خوشم گر چه درون آتشم. چونک تو سایه افکنی بر سرم ای همای من. چونک کند شکرفشان …
سیر نمیشوم ز تو ای مه جان فزای من
سیر نمیشوم ز تو ای مه جان فزای من. جور مكن جفا مكن نیست جفا سزای من. با ستم و جفا خوشم گر چه درون آتشم. چونك تو سایه افكنی بر سرم ای همای من. چونك كند شكرفشان …
دیوان شمس/سیر نمیشوم ز تو نیست جز این گناه من
سیر نمیشوم ز تو نیست جز این گناه من, سیر مشو ز رحمتم ای دو جهان پناه من. سیر و ملول شد ز من خنب و سقا و مشک او, تشنهتر است هر زمان ماهی آب …
مولوی :: سیر نمیشوم ز تو نیست جز این گناه من
سیر نمیشوم ز تو نیست جز این گناه من. سیر مشو ز رحمتم ای دو جهان پناه من. سیر و ملول شد ز من خنب و سقا و مشك او. تشنهتر است هر زمان ماهی آب خواه من. درشكنید …
سیر نمیشوم ز تو
سیر نمیشوم ز تو نیست جز این گناه من. سیر مشو ز رحمتم ای دو جهان پناه من. سیر و ملول شد ز من خنب و سقا و مشک او. تشنهتر است هر زمان ماهی آب خواه …
. سیر نمیشوم ز تو نیست جز این گناه من سیر مشو ز رحمتم ای دو جهان پناه …
سیر نمی شوم زتو ، ای مه جان فزای من#مولانا #shortvideo #شعر #shrots …
تصنیف سیر نمیشوم ز تو
شماره ٢٠٧: سير نمي شوم ز تو نيست جز اين گناه من
سير نمي شوم ز تو نيست جز اين گناه من. سير مشو ز رحمتم اي دو جهان پناه من ; سير و ملول شد ز من خنب و سقا و مشک او. تشنه تر است هر زمان ماهي آب خواه من ; درشکنيد …